حلماحلما، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

حلمای خوب و نازنین

عیدتون مبارک

سلام دوستای گلم. خوبید. سال نو مبارک. امیدوارم سالی پر از خیر و برکت و زیبایی و آرامش رو در کنار خانواده تون داشته باشین . و تو این سال جدید دلتون سرشار از خوشی باشه و از غصه به دور باشین.  ...
16 فروردين 1396

قصه کودکانه موش تنبل، کلاغ دانا

یکی بود یکی نبود، غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. کپل بچه موشی بود که با برفی برادرش، پدر و مادرش در لانه شان در صحرا زندگی می کردند .    کپل خیلی تنبل بود و تمام مدت روی صندلی مخصوصش نشسته بود و از خوراکی هایی که آنها به لانه می آوردند می خورد و ایراد می گرفت: اینها چیه دیگه؟ یه چیز خوشمزه تر بیارید !   آن ها از دستش خسته شده بودند و هر چه اعتراض می کردند فایده ای نداشت. تا اینکه یک روز که کپل بیرون لانه در حال استراحت در آفتاب بود و بقیه داخل لانه بودند باد شدیدی وزید و او را به جای دوری برد .   وقتی کپل چشمانش را باز کرد خودش را کنار یک برکه دید. او خسته و گرسنه بود و حتی بلد نبود برود و برای خودش غذا پیدا کند...
5 اسفند 1395

زندگی

زندگےبوےخوش نسترن است بوےیاسے است ڪہ گل ڪردہ بہ دیوارِ نگاهِ من و تو🌸🍃   زندگےخاطرہ است💫 زندگےخندہ یڪ شاپرڪ است بر گل ناز🌷                                                        زندگےرقص دل انگیز خطوط لب توست                                                                 زندگےشیرین است❣ سلام دوستان ، روزتون بخیر😊 ...
16 دی 1395

شعر محرم

سلام دوستای خوبم . امروز به خاطر ایام سوگواری امام حسین و نزدیک شدن به اربعین حسینی یک شعر قشنگ براتون گذاشتم:             صدای طبل و زنجیر می آید از خیابان *** غمی نشسته امشب به قلب پیر و جوان *** صدای واحسینا پیچیده در هر کجا *** زنده شده دوباره خاطره ی کربلا *** گردیده یک عالمی در سوگ او سیه پوش *** مردم همه عزادار با اشک و غم هم آغوش *** آمد محرم و باز صدای اشک و ناله *** روئیده در کربلا گل های سرخ لاله                         &...
13 آبان 1395

تولدت مبارک

سلام عزیزان . امروز تولد حلما کوچولومونه. تولدت مبارک عزیزم. این هم یه شعر قشنگ تقدیم به حلما جونی امروز چه روز خوبیه خونه شده چه روشن پر از صدای بچه هاست روز تولد من امروز همه دوستای من تو خونه ی ما هستن همه کنار همدیگه نزدیک من نشستن شمعا رو من فوت می کنم تا صد سال زنده باشم کنار مادر و پدر همیشه پاینده باشم شمعا رو من فوت می کنم تا صد سال زنده باشم کنار مادر و پدر همیشه پاینده باشم کاغذای رنگ و وارنگ تو خونه کرده غوغا بادکنکای جشن من قشنگه قد دنیا دوستام به من هدیه دادن یه توپ رنگی رنگی هیشکی تا حالا ندیده هدیه به این قشنگی ...
3 مهر 1395

عید فطر مبارک

سلام عزیزان. عیدتون مبارک . نماز و روزه هاتون قبول باشه. یه شعر قشنگ از خانم شمال نصب در مورد عید فطر براتون گذاشتم: با      دیدن    ماه     نو                  عید    میاد   دوباره این  قشنگ ترین  عیده                 مسلمین      ساله ماه     رمضان      رفته       ...
19 تير 1395

خدای ما

خدای ما یه دوست مهربونه همه جا هست همه چی رو میدونه شاید الان قایم شده تو قلبها مواظبه تا که بخنده لبها وقتی که کار خوب کنیم خداجون ستاره ای میذاره تو آسمون دوست داره کار خوب کنیم بچه ها شیطونه رودور بکنیم بچه ها فرار کنه با گریه دورتر بشه تا جایزه های خدا بیشتر بشه ...
10 خرداد 1395

قصه میمون کوچولو

دوستای خوبم سلام ، امروز براتون قصه یه میمون کوچولو به نام دانی رو گذاشتم ، لطفاً برای خوندنش به ادامه مطلب مراجعه کنید: در جنگلی دور دست یک خانواده ی میمون زندگی می کرد.آنها خانواده ی خوشبختی بودند. میمون پدر از شاخه ای به شاخه ای می پرید ومیوه پیدا می کرد.او آبدارترین وخوشمزه ترین میوه ها را می چید وبرای خانواده اش به خانه می آورد.میمون مادر، در خانه از فرزند کوچکشان، دانی، مراقبت می کرد. او از بچه کوچولو پرستاری می کرد و او را این طرف و آن طرف می برد.میمون کوچولو آن قدر کوچک بود که نمی توانست میوه بخورد یا با پاهای خودش راه برود و مجبور بود کنار مادرش بخوابد .                       ...
7 ارديبهشت 1395